آونگ بر صليب سوال- 1-9

ساخت وبلاگ
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ إِذَا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ زلزال‌ها?1? آنگاه که زمین به لرزش [شدید] خود لرزانیده شود؛ وَ أَخْرَجَتِ الْأَرْضُ أَثْقَالَهَا?2? و زمین بارهاى سنگین خود را برون افکند؛ وَ قَالَ الْإِنْسَانُ مَا لَهَا?3? و انسان گوید [زمین] را چه شده است؟!(قرآن کریم، سوره‌ی زلزال)  شامگاه روز یک شنبه 21/8/1396 خبری ناگوار از وقوع زلزله در مناطق شمال عراق، به گوش رسید. ابری گران از غم بر دل نشست. اندک اندک، دامنه‌ی خبر و گرانی ابر اندوه، فراخ تر شد( ابر آمد و باز بر سرِ سبزه گریست) و شنیدیم که استان‌های غربی کشور( ایلام و کرمانشاه) هم به خود لرزیدند و جمعی را به کام خود کشیدند! بلرزیدی زمین، لرزیدنی سخت              که کوه اندر فتادی زو، به گردن تو گفتی هر زمانی، ژنده پیلی               بلرزاند ز رنجِ پشگان، تن (منوچهری دامغانی) دلگزایی این اندوه از آن است که می‌بینی هم نوعانِ تو، بی‌خبر و با تمام امید و آرمان که فردایی را به روز آورند و کاری را بیاغازند؛ ناگهان، در زیر آوار مانده‌ا‌ند و جان به خالقِ زلزله‌ی هستی سپرده‌اند! اکنون، همه در این غمکده، حیران و نگرانند؛ کاری از دست کسی برنمی‌آید« غیر تسلیم و رضا، کو چاره‌ای؟!». « فَاعْتَبِرُوا یا أُولِی الْأَبْصارِ».(حشر، آیه 2) خدای مهربان همه ی رفتگان این حادثه‌ی طبیعی را در آرامکده‌ی جاودان خویش، جای دهاد و سنگینی ای آونگ بر صليب سوال- 1-9...
ما را در سایت آونگ بر صليب سوال- 1-9 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : efakbari0 بازدید : 117 تاريخ : پنجشنبه 19 بهمن 1396 ساعت: 1:02

عدالت و جنایت در نگاه افلاطون    عدالت یعنی هر کس کار مخصوص خود را انجام دهد و خلاف این، جنایت است. ما از آغاز کار که شالوده‌ی شهر خویش را می‌ریختیم؛ یک اصل کلّی مقرر داشتیم که اگرخطا نکنم، همانا اصل عدالت است و ما این طور گفتیم که هر یک فرد در شهر ما باید منحصراً یک کار داشته باشد؛ یعنی کاری که طبیعتاً برای آن، استعداد خاص داشته باشد. پرداختن به کار خود و پرهیز از دخالت در کار دیگران، عین عدالت است.... پس تجاوز به وظایف دیگران و اختلاف طبقات، آسیب بزرگی به شهر، وارد خواهد ساخت و اگر بگوییم که این جنایت واقعی است، خطا نیست. ( افلاطون، جمهور، ترجمه ی فواد روحانی)  نشانی تلگرام:htts://t.me/DrAkbariSheldare آونگ بر صليب سوال- 1-9...
ما را در سایت آونگ بر صليب سوال- 1-9 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : efakbari0 بازدید : 109 تاريخ : پنجشنبه 19 بهمن 1396 ساعت: 1:02

داستان بسیار جدّی و بسیار غم‌انگیز!«یکی بود یکی نبود، هزارپایی بود که با وجود آن همه پا، عجیب خوب می‌رقصید. این هزارپا، هروقت به رقص می‌پرداخت، جانوران جنگل، همه برای تماشا، گرد می‌آمدند و همه محوِ زیبایی رقص او می‌شدند؛ همه به جز لاک‌پشت، که رقص هزارپا را دوست نمی‌داشت. لاک‌پشت، پیش خود فکر کرد: چه طور می‌توانم جلو رقصیدن هزارپا را بگیرم؟ نمی‌توانست صاف و ساده بگوید که رقص او را دوست ندارد. در ضمن هم نمی‌توانست بگوید خودش بهتر می‌رقصد و اگر می‌گفت مگر کسی حرفش را باور می‌کرد؟ پس، دست به تمهیدی شیطانی زد. نشست و نامه‌ای به هزارپا نوشت. گفت: «ای هزارپای بی همتا، من یکی از ستایشگرانِ جان نثارِ رقص شما هستم. دلم می‌خواهد بدانم شما هنگام رقصیدن، چه فوت و فنّی به کار می‌برید. آیا اوّل پای چپ شماره 28 خود را برمی‌دارید و بعد پای راست شماره 39 را؟ یا این که ابتدا با پای راست شماره 117 شروع می‌کنید و پای چپ شماره 944 را دنبال آن می‌آورید؟ چشم به راه پاسخ شما با بی صبری تمام. ارادتمند واقعی، لاک‌پشت».  هزارپا، نامه را که خواند، بی‌درنگ به فکر فرو رفت: واقعاً موقع رقص چه می‌کند، کدام پا را ابتدا برمی‌دارد و کدام پا را بعد؟. می‌دانی آخر سر چه شد؟!...                                           (نقل از « دنیای سوفی»، 1380،ص...) لاک‌پشت تباران و ستَروَنانِ فکری بسیار اند و همواره در تلاش اند تا ر آونگ بر صليب سوال- 1-9...
ما را در سایت آونگ بر صليب سوال- 1-9 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : efakbari0 بازدید : 116 تاريخ : پنجشنبه 19 بهمن 1396 ساعت: 1:02

بحثی در کاربست مَثَل یا ضرب المَثَلپیش از این، در زمینه‌ی جایگاه مَثَل و مثل‌نویسی و اهداف بهره‌گیری از آن در برنامه و محتوای درسی نگاشته‌ایم؛ اکنون چیستی مَثَل و ضرب المثل را از دیدِ توانش‌های زبانی و کارکردهای آن در پروردنِ مهارت‌های زبان، بررسی می‌کنیم.  مَثَل و ضرب‌المثل یکی از ظرفیت‌های زایای زبانی است که فراگیری آن، ذهنِ زبان‌آموز را سیراب و مایه‌ور می‌سازد و گویشورِ زبان را به شیواسخنی، گشاده‌زبانی و گزیده‌گویی می‌رساند و در نوشتن به چابک‌پیمایی و رهوارنویسی می‌کشاند. مَثَل و ضرب‌المثل، همواره در نگاه ما، به برف انبارهای سرِ قله‌ها می‌ماند که آنچنان کُندسیر و آرام، اندک اندک، به روزگاران، آب می‌شود و در بیشینه‌ی روزهای سال، دامنه‌ها را تر و تازه و سرزنده و آبناک نگاه می‌دارد تا به هنگام، گُل‌های گوناگون و رنگارنگ در آن برویاند. ضرب‌المثل‌ها هم هنگامی که در ذهن، می‌نشینند و جایگیر می‌شوند، فراخنای ذهن و سراچه‌ی زبان را در خُنکای سرشار از معنای خود می‌پرورند تا در هنگام گفتار و نوشتار، نوباوه‌های معنا، فرخنده‌خوی و تازه‌روی، رخ نمایند. برای نمونه، آن دَم که ضرب‌المثل «ماهی از سَر گنده گردد، نی ز دُم» از تاریکخانه‌ی ذهن، رخساره می‌نماید و به زبان آگاهی می‌رسد؛ جهانی از تصاویر و معانی پیش چشمِ اهلِ زبان، پدیدار می‌شود و در پی آن، واژگانِ فریبا به زبان در گفتار و نوشتار، هجوم می‌ آونگ بر صليب سوال- 1-9...
ما را در سایت آونگ بر صليب سوال- 1-9 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : efakbari0 بازدید : 110 تاريخ : پنجشنبه 19 بهمن 1396 ساعت: 1:02

مهارت‌های شفاهی یا برون مَدرسی زبانزبان‌آموز، هنگامی که لب به سخن‌گفتن می‌گشاید و کلمه یا جمله‌ای برزبان می‌آورد؛ آن کلمه یا جمله، محصول پویه‌های کارخانه‌ی ذهن اوست که دریافت‌های خویش را به صورت فراورده‌ی تولیدی و برونداد یا صادرِ زبانی به گوش ما می‌رساند. رفتارهای کلامی و آوایی که در لحظات خاص از ما صادر می‌شود، خود پیامی دارد و سبب ایجاد ارتباط و رسانایی پیام می‌شود. حتّی رفتارهای بدنی، حرکات چشم و ابرو، حالات و رنگ چهره نیز واکنش و برونداد طبیعی بدن هستند که بخشی از هیجان‌ها و خیزابه‌های گفتار درونی را آشکار می‌سازند و پیامی را به بیننده، انتقال می‌دهند. همه‌ی این مواردی که برشمردیم(سخن گفتن؛ دیگر رفتارهای کلامی، آوایی؛ زبان بدن)، از گونه‌ی رفتارهای شفاهی(لبی، زبانی و بدنی) هستند که معمولاً در محیط و شرایط زنده و در حضور دو سوی سخن( گویند و شنونده یا پیام‌رسان و پیام‌گیر)، رخ می‌دهند. مهارت نوشتن از گونه‌ای دیگر است. نشانی تلگرام:htts://t.me/DrAkbariSheldare آونگ بر صليب سوال- 1-9...
ما را در سایت آونگ بر صليب سوال- 1-9 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : efakbari0 بازدید : 109 تاريخ : پنجشنبه 19 بهمن 1396 ساعت: 1:02